مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
دم را غنیمت میشمارم تا دمت هست هرجا که باشم بر لب اسمِ اعظمت هست از هر کسی که خواست باشم همنشینش پـرسـیـدهام اول که آیـا آدمـت هـست؟ از آدم و عـالـم اگـر شـد دست کـوتـاه در دل ندارم هیچ غم چون پرچمت هست مبهـوت و مات از سخـتیِ دنیا نگردم زیرا که رخسارم به رنگِ ماتمت هست دسـتـم چـه بـا امـیـد دق الـبـاب کـرده وقت خریدن، شوقِ جنس دَرهمت هست شعری نخوانده دیدهام در کاسه لطفت قبل از شروع شعرهایم دِرهمت هست خـشکـیـده احـوال زمیـن از عـشق اما بر چشمِ عشاق تو اشکِ بر غمت هست با یک دوا درمـانِ درد هر مریـضـی در نسخهٔ اشکی به روضه، مَرهمت هست گریه، دلـیلِ محکـمی بر آشـنایی است چشمی که گریان تو باشد مَحرمت هست گـر خـلـقـتِ عـالـم شـود قـربـانـیِ تـو از داغِ سیمایِ علی اکبر، کَمت هست هـمـراهت آیـد دشمـنت تا قـتـلـگـاهت در دست تا انـگـشـتریِ خاتمت هست |